اشک اسمان

هرکی خوابه خوش به حالش ما به بیداری دچاریم...

من سوالم

پر پرسیدن و بی هیچ جواب 

مردشور شب و روز و من و این حال خراب

نوشته شده در جمعه 15 ارديبهشت 1396برچسب:,ساعت 10:16 توسط باران| |

درخت خشکم و هم صحبت کبوتر ها....

تو هم که خستگی ات رفت میپری از ما

نوشته شده در چهار شنبه 2 دی 1394برچسب:,ساعت 20:7 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 26 آبان 1393برچسب:,ساعت 23:27 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 26 آبان 1393برچسب:,ساعت 23:27 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 25 آبان 1393برچسب:,ساعت 23:27 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 24 آبان 1393برچسب:,ساعت 22:30 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 23 آبان 1393برچسب:,ساعت 9:14 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 22 آبان 1393برچسب:,ساعت 23:17 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 21 آبان 1393برچسب:,ساعت 19:13 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 20 آبان 1393برچسب:,ساعت 19:12 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:,ساعت 18:55 توسط باران| |

 

نوشته شده در یک شنبه 27 مهر 1393برچسب:,ساعت 21:0 توسط باران| |

 

نوشته شده در یک شنبه 27 مهر 1393برچسب:,ساعت 20:21 توسط باران| |

بعضی آدم ها را نمی شود داشت ،

فقط می شود یک جور خاصی دوستشان داشت !

بعضی آدم ها اصلا برای این نیستند که برای تو باشند

یا تو برای آن ها !

اصلا به آخرش فکر نمی کنی ،

آنها برای اینند که دوستشان بداری

آنهم نه دوست داشتن معمولی

نه حتی عشق ،

یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نیست …

این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم

در کنج دلت تا ابد یک جور خاص دوست داشته خواهند شد … .

نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 19:28 توسط باران| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 1:18 توسط باران| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 19:11 توسط باران| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 26 مهر 1393برچسب:,ساعت 22:12 توسط باران| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 22:12 توسط باران| |

گفت :

احوال ات چطور است ؟

گفتم اش :

عالی است

مثل حال گل !

حال گل در جنگ چنگیز مغول !

نوشته شده در چهار شنبه 5 آبان 1393برچسب:,ساعت 11:12 توسط باران| |

دارم از تــو حــرف می زنــم

امــــا روحــت هم از نوشــــته هــایم خبــر نــدارد

ایــــرادی نــــدارد

یــاد تــو به نوشتــــه هــایم رنــگ می دهــد

شــایــد دیگــری بخــــواند

و آرام گیــــرد ذهــــن پریشــــانش… ::

نوشته شده در چهار شنبه 2 آبان 1393برچسب:,ساعت 22:2 توسط باران| |

هیچ کس نمی فهمد

پالتو با دستکش های چرم کافی نیست

گاهی بیرون رفتن در این هوا دلِ گرم می خواهد ::

نوشته شده در چهار شنبه 3 آبان 1393برچسب:,ساعت 22:12 توسط باران| |

هیچ وقت نباید به اجبار خندید !

گاهی بــاید تا نهایت آرامش گــریه کرد …

لبخـــــند بعد از گریه ؛

از رنگــــین کمــــآن بعد از بـــآران هم زیبـــاتره

نوشته شده در چهار شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت 23:2 توسط باران| |

 گفت : احوال ات چطور است ؟

گفتم اش : عالی است

مثل حال گل !

حال گل در جنگ چنگیز مغول !

نوشته شده در چهار شنبه 8 آبان 1393برچسب:,ساعت 3:12 توسط باران| |

بعضی ” آه ” ها را

هر چقدر هم که از ته دل بکشی

باز هم سینه ات خالی نمیشود

امشب

سینه ی من پر است از آن ” آه ” ها ::

نوشته شده در چهار شنبه 7 آبان 1393برچسب:,ساعت 22:12 توسط باران| |

پـــرنــده‌ای..

مـــیـانِ چــشمهـایـت..

خـــوابِ “عــاشـق شــدن” مـی‌دیـــد !

پـلک زدی..

بـــرایِ “همــیـشه‌” پـــــریــــد !

نوشته شده در چهار شنبه 9 آبان 1393برچسب:,ساعت 22:12 توسط باران| |

 خستـگی اَت را ..

تـاولِ زیــر ِ انـگشتهایِ پـایـت را ..

بـرایـــم سوغـاتی آورده ای !

می نشینی ..

نفسی تــازه میـکنی ..

و می روی !

و من ..

چـشم بـه راهِ تــــو ..

به نیمـکت بــودنِ خـود ادامـه مـیدهـــم !

نوشته شده در چهار شنبه 10 آبان 1393برچسب:,ساعت 23:2 توسط باران| |

وقـتــی بـهـ نبودنت فـکـر مـیـکـنـمـــ …

بی اخـتـیـآر لـبـخـنـد مـیـزنـمــ

نـمـیـدآنــی کـهـ ایـن لـبخـنـد ؛ تـلـخ تـریـن لـحـظـهـ ـی ِ زنـدگــی امــ رآ بـهـ تـصـویـر مـیـکـشـد ! ::

نوشته شده در چهار شنبه 12 آبان 1393برچسب:,ساعت 23:12 توسط باران| |

این روزهـــا

دوباره افکارم به سوی تــــو پر می کشد

سنگش نزن تحمل کـــــن ! ::

نوشته شده در چهار شنبه 11 آبان 1393برچسب:,ساعت 22:12 توسط باران| |

درخت با برگ های خشک و شاخه های شکسته هم هنوز درخت است …

آدم اما “دلش که بشکند” ، دیگر آدم نمی شود !

نوشته شده در چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:,ساعت 1:1 توسط باران| |

اقـــــرار مـــی کـــنم

اینــجا بــدون تــو حـتی بــرای آه کشـــیدن هـــم

هــــوا کــــم اســــت . . .

نوشته شده در چهار شنبه 1 آبان 1393برچسب:,ساعت 20:12 توسط باران| |

برای حرفی که میزنی فکر کن

چون دلی که بشکند صدایش را نمیفهمی

ولی نفرینش به زمین می اندازدت .

نوشته شده در چهار شنبه 13 آبان 1393برچسب:,ساعت 11:48 توسط باران| |

اه از این تنهایی...

تو به دنبال کدوم دنیایی؟؟

نوشته شده در چهار شنبه 6 آبان 1393برچسب:,ساعت 20:12 توسط باران| |

مثل هر خاطره ای

من فراموش شدم

سوختم و چیزی نگفتم

شمع خاموش شدم

خاطره ها رو زیر پا

گذاشتی و جدا شدی

ازت نشونی ندارم

شبیه قصه ها شدی

دیدی چه اتیشی زدی

به اشیونه ی دلم

نبودی و نبون تو شد تموم مشکلم

...

نوشته شده در چهار شنبه 15 آبان 1393برچسب:,ساعت 22:17 توسط باران| |

دو خــــــــــط مـــــــــوازی

در بی نهـــــــــایت به هـــــــــم خواهندرسیـــــــــد

تـــــــــا بی نهـــــــــایت با تـــــــــو خواهـــــــــم آمــــــــــد ...!

نوشته شده در یک شنبه 29 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:52 توسط باران| |

ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﻟﮑﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ ﮐﺴﯽ ﺟﺪﯾﻢ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ

نوشته شده در یک شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 2:6 توسط باران| |

 

 ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ ,

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ , ﺍﻣﺎ ﻧﮕﻔﺘﻢ

نوشته شده در یک شنبه 27 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:23 توسط باران| |

اینجــــــــا زمیــــــــن است،

قیمــــــــت یک عشق تــــــــا عشق دیگــــــــر ....

یک قهــــــــر ســــــــاده است..........!

همین...

نوشته شده در یک شنبه 26 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:8 توسط باران| |

جــعـــبـــه ي دســـتـمــال کاغــــذی خـــالی شـــــد . . .

امــــا دل مــــن نــــه...

نوشته شده در یک شنبه 25 مهر 1393برچسب:,ساعت 3:31 توسط باران| |

زمستـــــــــان را بـــــــــاور نكن

هـــــــــواي بي تـــــــــو بودن ســـــــــردتر از اين حرفهـــــــــاست . . .!!!

نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 11:50 توسط باران| |

از یه جایی به بعد ...

فاصله دیگه دور نیست ...

درده ...

نزدیکه ...

نوشته شده در یک شنبه 24 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:31 توسط باران| |

 

خسته ام ...

نه کوه کنده ام نه دل ...

دارم جان میکنم...

نوشته شده در یک شنبه 23 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:5 توسط باران| |

مرا یک شب تحمل که

که تا باور کنی ای دوست

چگونه با جنون خود

مدارا میکنم هر شب

نوشته شده در یک شنبه 22 مهر 1393برچسب:,ساعت 22:3 توسط باران| |

 

لعنتی ...

سلام مرا به غرورت برسان و بگو:

بهای قامت بلندت تنهایی است ...

نوشته شده در یک شنبه 21 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:58 توسط باران| |

من خدا رو هم خسته کردم ...

نوشته شده در یک شنبه 20 مهر 1393برچسب:,ساعت 22:1 توسط باران| |

وای از روزی که ...

از دل برود همان که از دیده برفت ...

نوشته شده در یک شنبه 19 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:57 توسط باران| |

نوشته شده در یک شنبه 13 مهر 1393برچسب:,ساعت 19:28 توسط باران| |

هیچکس بعد از هیچکس نمرده...

اما ...

خیلیا بعد از خیلیا دیگه زندگی نکردن ...

نوشته شده در یک شنبه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت 2:16 توسط باران| |

 

هیج وقت نباید به اجبار خندید ...

گاهی باید تا نهایت ارامش گریه کرد ...

لبخند  بعد از گریه از رنگین کمان بعد از باران هم زیبا تره ...

نوشته شده در یک شنبه 17 مهر 1393برچسب:,ساعت 23:36 توسط باران| |

شاید اصلا امدن من اشتباه بود ...!!!

نه رفتن تو ...

نوشته شده در یک شنبه 16 مهر 1393برچسب:,ساعت 19:19 توسط باران| |

با همین نیمه ی معمولی بساز

دیر کردی ...

نیمه ی عاشق ترم را باد برد ...

نوشته شده در یک شنبه 12 مهر 1393برچسب:,ساعت 22:1 توسط باران| |


Power By: LoxBlog.Com