اشک اسمان

هرکی خوابه خوش به حالش ما به بیداری دچاریم...

جای خالی ات مثل کفش سیندرلا اندازه هیچ یک از مردم شهر نشد حتی..به زور!

نوشته شده در چهار شنبه 6 آبان 1392برچسب:,ساعت 23:2 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 5 آبان 1392برچسب:,ساعت 23:27 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 3 آبان 1392برچسب:,ساعت 1:19 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 30 آبان 1392برچسب:,ساعت 19:17 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 29 آبان 1392برچسب:,ساعت 19:17 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 28 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:39 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:35 توسط باران| |

بد تا کردی خیلـــی بد ببین چقدر چروک شدم ...

نوشته شده در دو شنبه 2 آبان 1392برچسب:,ساعت 2:35 توسط باران| |

نبـــــــــار بــــــــــــــــــــــــــــــاران . . .

لعنــــــــــتــــــــــــی نبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار. . . ا

مشب با دیگـــــــــــــری بیــــرون است . . .

ســـَــــــــرمـــــــــــــــــــــــــا میخورد ! ! !

نوشته شده در دو شنبه 2 آبان 1392برچسب:,ساعت 2:31 توسط باران| |

هزار بار گفتم: حقیقت را نخورانید به آدم...!

گاهی تلخ تر از زهرمار است...!!

نوشته شده در دو شنبه 2 آبان 1392برچسب:,ساعت 2:33 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:24 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 30 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:24 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 29 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:29 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 28 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:24 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:23 توسط باران| |

وقتی چشمـانم را روی هم می گذارم

خواب مـرا نمی بـرد ...

تـــو را می آورد !

از میانــ فرسنگ ها فاصلـه ...!

نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1392برچسب:,ساعت 23:29 توسط باران| |

کجایی هم نشین لحظه های داغ و تبدارم ؟

ببین رفتی ومن باابرها تاگریه می بارم

تصورکردنت تنها امیدم هست می دانی ؟

اگرشاعر شوی، می بینی ام با ماه بیدارم

بیایک لحظه، فروردین چشمانم!خدایم شو

که تاپاییز سالی نانوشته فکردیدارم

ترانه باتو می خندد،غزلها درنگاهت مست

سپیدی ازتو موزون شدوَمن تک بیتِ بیمارم

مرا درشهر آدم ها رها کردی

ومن بی تو فقط یک دفترشعر وکمی هم قاصدک دارم

شبیه نقطه چینم که فقط پر می شوم باتو!

برو انگار بایدبی نهایت نقطه بگذارم

...

نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1392برچسب:,ساعت 23:25 توسط باران| |

نـســـ ـآט ـهــآ بـــہ نـآگــَـهــــآט شِــڪـَـسـتـــه نـِـمــ ے شـَــوَنـــל ؛

ایـــ ـט مــ ـآیــیــــمـ کــه לیـــر بـــہ לیـــر نـِـگــآهـِـشـــ ـآט مـــیـکـُــنـیـمـ ... (!!!)

نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1392برچسب:,ساعت 23:18 توسط باران| |

بـه ســــادگی " رفـــت

بـه ســــادگی " رفـــت !!

بـه ســـادگی بخشیــدم !!

 حـــالا مـــانــده ام چگـــونــه بــدون او " بــه سادگی " زندگی کنم !!!

نوشته شده در یک شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:7 توسط باران| |

خدایاااااااااا

از حست بگو برایم

می بینیو ســــاکتی؟؟؟

نوشته شده در یک شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:58 توسط باران| |

  شـآیَـב یہ ڪَسے شَبـآ برآے اینڪہ خوآبـ تو رو ببینہ بہ פֿـُבآ اِلتمـآسـ میڪنہ . . .

شـآیَـב یہ ڪَسے بہ مَـפـضـ בیـבטּ تو בستاش یَـפֿـ میزنہ و تَپشـ قَلبشـ بیشتَر میشہ . . .

مُـطمئـטּ بـآشـ یہ ڪَسے شَبـآ بہ פֿـآطر تــو تو בریـآیــے اَز اَشڪ مے خوآبہ . . .

وَلے تــو نمے בونے. . .

نوشته شده در یک شنبه 30 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:36 توسط باران| |

قــاصـدکِ دلـم عجیـب هـوایِ پـریـدن دارد!

یـک فـوت مهـمـانِ تـو!

نـه صبـر کُن!

انـگـار نـگـاه تـو کــافیــست

نـگــاهـش کـه میـکُنـی سـاده میــپَرد

تــو نــگــاه کُـن خــودش راه رسیــدن را خــوب میـشناســد...!

نوشته شده در یک شنبه 30 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:15 توسط باران| |

روزی میــرسَد بـــی هیــــچ خَبـــَـــری

بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم

دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب رآه خــــوآهم افتـــــآد

مَـــن کـــه غَریبـــــم

چـــه فَــــرقی دآرد کجـــــآی ایـــن دنیــــــآ بـآشــــم

همــه جــــآی جهــــآن تنهـــــآیی بــــآ مَـــن است…

نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:15 توسط باران| |

میگویند یک روزی هست ..

که چرتکـه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند ...

و آن روز تـــو باید تــــاوان آن چه با من کردی را بدهی!

فقط نمیدانم ....

تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من میخورد!؟!

نوشته شده در یک شنبه 29 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:19 توسط باران| |

خـــــــــــــــــــــــــــدا یــــــــــــــا!!!!

غـــــلط کــــــــردم گــــفـتـم مــواظبـش بــــــــاش...

تـــــو بـــرش گـــردون....

خــــودم مــثـل چــــشام مـــواظـبـشم!!!!

نوشته شده در یک شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:12 توسط باران| |

این منم !

نه زیبایم ،

 

نه مهـربانم....

نه عـاشق و نه محتاج نگاهی...!

فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست

فقط برای خودم هستم...

خوده خودم !

صبورم و عجول!!

سنگین...

سرگردان...

مغرور...

قـانع...

با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگیه زیاد!!!

و برای تویی که چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی را ؛

هیچ ندارم !

راهت را بگیــر و بـــــــرو ،

حوالی من توقف ممنــــوع است

نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1392برچسب:,ساعت 1:17 توسط باران| |

بی خیال خیالت میشوم و مـے سپـآرمت بہ دَسـت

“او” !

امـآ چہ ڪنـمـ ڪہ

“او” ،

فـقـط یـڪ ضَمـیر “سـوّم شـخص غایب” نیسـت …

“او”

ڪســے اسـت ڪہ تـمام هـسـتـے ایـטּ اوّل شـخـص مـُخـاطـب حـاضرَت را…

بہ آتـش ڪشـیـده اسـت … !

نوشته شده در یک شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 1:47 توسط باران| |

حال و روز ِعجیبی دارم...

همیشه بر سر دو راهیم...

یک راه به تو می رسد..

. و یک راه به تنهایی... !

همیشه تو را بر می گزینم...

و می رسم به...

تنهایـــی....

نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1392برچسب:,ساعت 1:0 توسط باران| |

زمان می گذرد و زمانه پیر می شود

تنها یاد توست که هر ثانیه در دلم جوانه می زند

تو تکرار می شوی و من هر روز بشوق حضورت دلتنگ می شوم

تیک تاک ثانیه ها به وقت قرار عاشقیست

ساعتم را به وقت دلم کوک کرده ام چون ثانیه ها را تند تند می شمارد

نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1392برچسب:,ساعت 19:57 توسط باران| |

لمس دستان تو وسوسه شیطان نبود

به قداست چادرت قسم حس قنوت نمـــاز هایم بود..!

نوشته شده در یک شنبه 27 آبان 1392برچسب:,ساعت 19:43 توسط باران| |

 

نوشته شده در سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:8 توسط باران| |

مـــذکر عزیــــز : "

مـــــ♥ــــرد " بـــاش !

زمیــــن به مــــرد بودنـــــت نیــــاز داره !

مــــرد باش ؛

نـــه فقط با جســ♥ــمت !

نوشته شده در سه شنبه 26 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:47 توسط باران| |

خــُـכایـا ؟!

لـطـفـا بـُرو و بـہ بـعـضـی از آنـآن ڪِــ ایـمـان آورכه انـد یـآכ آوری ڪـُن

تــو خـُـכا هـسـتی نـہ آنـهـآ .....!

نوشته شده در سه شنبه 26 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:45 توسط باران| |

بعضی مخاطب های خاص ارزش یک عمر تنهایی رو دارند...

نمیزارم کسی جاتو بگیره

نوشته شده در سه شنبه 26 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:36 توسط باران| |

. . مدتيست دلم شكسته از همان جاي قبلي !

كاش ميشد آخر اسمت نقطه گذاشت تا ديگر شروع نشوي !

كاش ميشد فرياد بزنم : “ پايان ”

دلم خيلي گرفته است ..

اينجا نميتوان به كسي نزديك شد آدمها از دور دوست داشتني ترند ! .

نوشته شده در سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:35 توسط باران| |

بعضي اتفاق هاي خوب ، اونقدر دير مي افتن ...

كه بايد رو به آسمون كرد ...

و گفت : وقتش گذشت ...

 

نوشته شده در سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:18 توسط باران| |

يا باش يا برو...

نميخواهم از دور مراقب م باشي از دور دوست م بداري و من در ...

لحظاتم هيچگاه حس ت نكنم دوري رو نمي خوام يا ب اش يا برو

نوشته شده در سه شنبه 26 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:26 توسط باران| |

دِل عزيز و محترم !

لامَصب ،

ياد بگير !

اگه كسي بهت گُفت دوست دارم . . .

لُزوما به اين معني نيست كه كِس ديگه اي رو دوست نداره !

نوشته شده در سه شنبه 25 آبان 1392برچسب:,ساعت 20:26 توسط باران| |

تو را مثل قانون.. كسي رعايت نمي كند؛

چرا غمگيني دلم؟

تو را براي شكستن سرشته اند!

نوشته شده در سه شنبه 24 آبان 1392برچسب:,ساعت 1:20 توسط باران| |

به سلامتي روزي كه من سفيد بپوشم و بقيه مشكي...

نوشته شده در سه شنبه 22 آبان 1392برچسب:,ساعت 3:9 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 25 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:15 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 25 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:16 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 24 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:7 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 24 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:7 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 23 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:7 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 22 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:4 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 21 آبان 1392برچسب:,ساعت 4:4 توسط باران| |

خدايا كودكي ام را گرفتي جواني ام را دادي!

عقلم را گرفتي عشق را دادي!

عشق را گرفتي تنهايي دادي!

آرزوهايم را گرفتي حسرت را دادي!

خدايا برگرد...!!

من هنوز نفس ميكشم..

يادت رفته نفسم را بگيري!

نوشته شده در دو شنبه 25 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:4 توسط باران| |

 

نوشته شده در دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:0 توسط باران| |

تنهايي حق كسي است كه خيانت ميكند.

ولي نصيب كسي ميشود كه وفادار است...!!!

نوشته شده در دو شنبه 25 آبان 1392برچسب:,ساعت 21:1 توسط باران| |


Power By: LoxBlog.Com